ژئوپلتیک غیرانتفاعی مجاهد خلق !
اسماعیل هوشیار اسماعیل هوشیار


 
 
سالها پیش درقرارگاه اشرف آقای مسعود رجوی درنشست یا نشستهایی مطابق معمول برایمان ازمبارزه و انقلاب ایدئولوژیک شروع میکرد و بعضی وقتا به ژئوپلتیک ختم میشد . معنی ساده ژئوپلتیک یعنی رابطه ایی منطقی بین جغرافیا و سیاست.......؛ یعنی برخوردهای سیاسی با متغیرهای جغرافیایی ! مفهوم ژئوپلتيك كه به نقش عمده عامل فضا در شكل‌گيری روابط بين‌الملل معتقد است ، جزئی از دانش و علم جغرافيای سياسی محسوب مي‌شود . در اين رابطه سائول بی كوهن در كتابش "جغرافيا و سياست در جهان تقسيم شده" همين مفهوم را بيان داشته و عصاره ژئوپلتيك را مطالعه روابطی می‌داند كه ميان سياست بين‌المللی ، قدرت و مشخصات جغرافيايی برقرار ميشود .
 
 
 
درسال 1365 که مجاهدین خلق به عراق رفتند ؛ به خاطرژئوپلتیک نبود . ذهن آن روزرهبرعقیدتی هنوز این کلمه را کشف نکرده بود . آنها رفتند برای برافروختن آتش برفرازقله ها و دریک کلام موضوع مبارزه که درآن مرحله تاکتیکش از دل استراتژی جنگ مسلحانه بیرون آمده بود .
 
 
ازسال 1365 تا 1367 و سرفصل آتش بس جنگ ایران و عراق ؛ آن استراتژی با تاکتیک جنگ آزادیبخش مسیری را کم یا زیاد طی کرد و بنا به تعبیرخود مجاهدین ماحصل کل آن پروسه 2 ساله جنگ آزادیبخش ، ریختن جام زهرآتش بس به حلق خمینی و حکومت اسلامی بود .
 
 
از1367 آن تاکتیک و بالطبع استراتژی عمرش تمام شد . یعنی برای ادامه و استمراراستراتژی جنگ مسلحانه یا باید به عقب و دوران چریک شهری بازمیگشتند که واقعی و عملی نبود ویا مسیروشکل مبارزه را بنا به شرایط سیاسی منطقه و جهان عوض میکردند . رهبری مجاهدین برای این تعویض یا تصمیم 3 سال وقت داشت یعنی تا مقطع جنگ اول خلیج . حتی طی همین 3 سال هم هنوز از ژئوپلتیک خبری نیست . حمله صدام به کویت و جنگ اول خلیج که برای رهبری مجاهدین شرایطی به مراتب بدترازخود صدام پیش آورد . درواقع جنگ اول خلیج رهبری مجاهدین با نیروهای موجودش را برای گیرکردن درباتلاق بیمه کرد .
 
 
اینکه چرا رهبری مجاهدین بعد ازآتش بس 1367 آگاهانه و اختیاری تصمیم گرفت دربن بست بماند....همان سوال و سوالاتی است که مطرح است و نمیگذاریم فراموش شود ! اما اینکه توانست کلمه ژئوپلتیک را برای این گیرکردن پیدا یا کشف کند ونعل وارونه بزند... ، به خلاقییت و هوش ایدئولوژیک امام رجوی برمیگردد ! ازآن به بعد رهبری مجاهدین یک بازی سیاسی کشداررا علیرغم هرمتغیری باید درخاک عراق و یا باتلاق عراق ادامه میداد . ژئوپلتیک کشف همان روزگاراست !
 
 
ارتش و دولت امریکا رسما و کتبا ازهمه مجاهدین موجود درخاک عراق امضاء گرفته است که استفاده ازسلاح جهت پیش بدن مقاصد سیاسی ممنوع است . شخص رهبرعقیدتی ( مسعود رجوی) قطعا جایش امن است وبرایش آرزوی سلامتی میکنیم . خیلی حرفها وسوالات داریم . نود درصد کادراصلی مجاهد خلق درپاریس و واشنگیتن وامنییت کامل مشغول فعالییت است . اعضای گیرکرده مجاهدین درلیبرتی روزانه درحال تجزیه شدن هستند ! وحالا شرايط سياسي – امنيتي كه مجاهدين گیرکرده در ليبرتي در آن قرار دارند چيست ؟ این شرایط کجای مبارزه و جنگ  صد برابر قراردارد ؟ آیا مثلا تا دیروز یک عملیات بزرگ نظامی درقلب تهران راندمان کارشان بود و از امروز باید این راندمان به صد عملیات برسد !؟ آیا این راندمان صد برابر مجاهد خلق ؛ تا دیروز یک شهید بود و از امروز باید به صد شهید برسد ؟ یعنی دریک کلام و خیلی ساده تا دیروز و بعد از سقوط صدام ؛ تا حالا چکارمیکردند که حالا باید همان کار را صد برابر انجام دهند !؟ معنی جنگ صد برابر چیست !؟
 
 
اگرازنظررهبرعقیدتی تئوری جنگ آزادیبخش هنوزمعتبراست و کارائی دارد...تاکتیک این مرحله چیست و چگونه عمل میکند ؟ اگرهم سلاح و جنگ و تمام تئوری های قرن پیش موضوعییت ندارد و استراتژی خط موازی باغرب شاخص عمل است که دراشکال خروج ازلیست وبازیهای شناخته شده و تاکتیکهای نرم ایجاد دفاترسیاسی درواشنگتن و بقیه داستان گره خورده است.....پس نقش آن زندانیان و اسیران مجاهد درعراق و اصراررهبرعقیدتی غایب ؛ برتداوم ساخت و سازهای قرن پیش ؛ درکجای این ژئوپلتیک قابل تشریح است !؟
 
 
وظیفه انسانهای آزاده وآگاه چیست ؟ بازگشت اسیران مجاهد ازقتلگاه لیبرتی به سلاخ خانه اشرف.....خواست و شعاررهبرعقیدتی است . اگرشرایطی پیش آمد و بازگشت به عقب عملی شد که مبارک رهبرعقیدتی و نظم نوین است ؛ اگر درپایان مرحله جنگ آزادیبخش در1367 توانستند به دوران چریک شهری برگردند این بار هم میتوانند ! وگرنه حداقل وظیفه همه انسانهای آزاده و هواداران ؛ این است که ازاین استراتژی و ژئوپلتیک کمی سوال کند و بداند و بتواند مسیرمبارزه و این جنگ صد برابررا تشریح کند . خاک و جغرافیای عراق سالهاست نه جای مبارزه است و نه امنیتی دارد . آن ژئوپلتیک ذهن رهبرعقیدتی با جوهر ایدئولوژیک و روش فداکردن بقیه ؛ فقط توجیه کننده خطاهای کلان رهبر است و نه مبارزه ای قابل تشریح برای بقیه ...... چه هوادار صادق باشد و چه سوال کننده های " الدنگ وزارت اطلاعاتی " !
 
 
خلاصه : تعریف ساده ژئوپلتیک را درابتدا نوشتم . مسیروعملکرد نزدیک به سه دهه رهبرمجاهدین را هم کنارهم بگذارید . بدون دندان قروچه وکف کردن ....... نتیجه اش ساده وجالب است.  ژئوپلتیک غیرانتفاعی رهبرعقیدتی با دفاتر سیاسی درواشنگتن و بقیه ماجراهای سیاست خط موازی وجشن و پایکوبی پیروزیهای سیاسی.....هیچ ربطی به قبرستان وسیع و انتفاعی اسیران مجاهد درعراق با دسته گلهای رجوی ندارد .

 
 
16.04.2013
 
 

April 17th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی